نفسم پارسا جوننفسم پارسا جون، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

هر روز از زندگی پارسا

سلاااااااااام خوش آمدی به وبلاگم

   یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
مـی‌سـپـارم بـه تـو از چـشـم حـسود چمنش
نفس ناز تر از جان چه شد از چشم بدان
      دور بــاد آفــت دور فــلـک از جـان و تـنـش     

                  نفسم میگیرد در هوایی که نفسهای تو نیست

 

بهار99

بهار 99 و پایان 8سالگی پسرم در روزهای سخت کورونا رقم خورد...عشقت تا ابد در دلم خواهد ماند پسرم... ...
28 آبان 1399

زمستان 98شروع روزهای کورونایی

زمستان 98 شروع روزهای سخت کورونایی همه ی مردم کره ی زمین شروع شد..روزهایی که خیلی سخت قرار بود بگزرن...روزهایی که همه کلافه از ماسک و مواد ضد عفونی کننده روزها را سپری می کردند. دو ماه آخر سال مدارس تعطیل شد و شما برای اولین بار مجبور بودیم اینترنتی و آنلاین کلاس های مدرسه را پشت سر هم و هر روز سپری کنید برای شما کسل کننده و برای ما خسته کننده تر بود به ناچار روزها گذشت خانم مقامی کارنامه را ارائه داد و پرونده کلاس دوم بسته شد به امید روزهای خوب و پایانی کرونا در آرزوی کلاس سوم ماندیم که هرچند کلاس سوم هم به همین منوال شروع شد و هیچ کس باورش نمیکرد این ویروس لعنتی تا این حد بخواد سمج باشه...چقدر مردن ها دیدیم و چقدر غصه ها خوردیم.خدایا خودت ک...
28 آبان 1399

بهار 98

بهار 98 هم با همه خوبی و بدی هاش تموم شد عشق کوچولوی من...ننه از پیشمون رفت و کلی خاطره برامون گذاشت و رفت..بابا تنهای تنها شد و همه ی امیدش شدیم ما...کلاس اولت تموم شد و یه خاطره ی قشنگ برامون رقم خورد ....و روز اخر بهار مثل همیشه یه سال بزرگتر شدی و 7سالگیت رو با 5سالگی شهراد جشن گرفتیم...دماغ کوچولوت هم موقع زمین خوردن سرخاک ننه زخمی شد و دلم خراشید مادرررررر.....خوشگلی هات و کم کردی چرا ...یکم جاش مونده ...ایشالا بهتربشه به مرور زمان..در هرصورت ورد زبونم شده ماماااااااان فدات شه ...
19 تير 1398

روزای کلاس اول پارسا

چند تا عکس یادگاری از روزای کلاس اول...اونجاش که پارسا حروف اسمش تکمیل میشه و شیرینی میبره واسه دوستاش....عشق کوچولوی من از خدا میخوام همه ی روزای زندگیت شیرین باشه...ماماااااااان فدات شه الهی...
3 اسفند 1397