نفسم پارسا جوننفسم پارسا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

هر روز از زندگی پارسا

6ماهگی و باز هم واکسن

1391/10/6 16:08
نویسنده : مامانی
1,048 بازدید
اشتراک گذاری

قشنگ مامان ٤ دی در حالیکه ٤ روز از واکسن ٦ ماهگیت میگذشت با هم رفتیم و واکسنت و زدیم. میخواستم مرخصی بگیرم چون میدونستم مثل دودفه قبل ممکنه دوسه شب تب کنی. اما زنگ که زدم خانه بهداشت گفت تا ساعت ٢ هستیم.منم گفتم یک و نیم که واسه شیر دهی زودتر میام ببرمت و بعدش هم پیشت بمونم. ساعت یک و رب اومدم دنبالت و با مرضیه دختر پرستارت رفتیم واسه واکسن اینقدر پسر خوبی بودی اونجا. کارمندای اونجا باهات حرف میزدن و شما هم با او او کردن جوابشونو میدادی .بعد از قدو وزن و دور سر  بعد هم من و خودت رفتیم داخل اتاق اول قطره فلج اطفال بهت دادن که اصلاً استقبال نکردی بعد هم نشوندمت روی پاهام مثل همیشه . ٢ تا واکسن به هردو پات زدن و دو تا جیغ کشیدی یکم شیر که خوردی آروم شدی و برگشتیم خونه. برگشتن همانا و تب کردن تا آخر روز ٦ ام دی همان.دو شب خیلی بیقراری کردی دلم خیلی میسوخت تو خواب ناله میکردی عسلم اما خدارو شکر از روز سوم به بعد دیگه بهت قطره ندادم و بهتر شدی. اما دیگه خیال هردومون راحت شد چون تا یه سالگی دیگه از واکسن خبری نیست.

پارسا وقتی واکسن ٦ ماهگیش و زد

الهی  مامان فدات شه

این هم پسر تب کرده مامان که هر کاری میکنم خنک نمیشه

لپ قرمزی مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

نسیم -مامان آرتین
9 دی 91 9:59
ای جونم نبینم گریه هاتو سمیه جون قبل از واکسن استامینوفن نداده بودی من 6ساعت قبل از واکسن قطره روشروع میکردم ویکبار هم موقع واکسن زدم قطره میدادم تا کمتر درد بکشه