نفسم پارسا جوننفسم پارسا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

هر روز از زندگی پارسا

دومین عید غدیر پارسا02/08/92

1392/8/3 15:49
نویسنده : مامانی
1,167 بازدید
اشتراک گذاری

٤ شنبه دوم آبان ٩٢ پارسای عزیزم دومین عید غدیر زندگیش رو پشت سر گذاشت.

دو روز تعطیل بودیم . به پیشنهاد بابا قرا شد جاده دامغان گلوگاه که ١٠ سال پیش رفته بودیم و به علت خرابی جاده دیگه حتی فکر رفتن هم نمیکردیم دوباره بریم. شنیده بودیم خیلی بهتر شده و از اون حالت دراومده. ٥ شنبه بعد از خوردن صبحانه حرکت کردیم. دلیل رفتنمون هم اول ناهار در اکبر جوجه که شعبه اصلی اون در گلوگاست و حرف نداره و جوجه هاش در وصف نمیگنجه بود بعد هم بازدید دوباره از سفید چاه که قبرستان زیبای اون هر کسی رو وسوسه میکنه برای دیدنش . دلیل سوم هم رفتن به بازار بند ترکمن و خرید

به مسیر که رسیدیم خیلی راضی بودیم باورم نمیشد به این خوبی درست باشه هر چند هنوز ٣٠ کیلومتری افتضاح و به همون حالت بود ولی ارزش رفتن رو  داشت

جنگل گلوگاه واقعآً زیباست همیشه از دیدنش لذت میبرم. دو ساعت مسیر همه مه بود خیلی هم شدید. نمیدونستم کدوم طرف پرتگاست. هیچی دیده نمیشد خلاصه که تا حالا این همه آیت الکرسی نخونده بودم و به سلامت رسیدیم و حسابی هم خوش گذشت.

یه نکته هم یاد آور بشم تو اون همه مه مجبور شدم با آب سرد صندوق عقب ماشین پارسا رو بشورم . یادم نمیره از اون لحظه که بابا آب ریخت روی.....

جنگل زیبای گلوگاه ( یه تیکه از بهشت)

اکبر جوجه.( اکبر کلبادی متعلق به کلباد از روستاهای گلوگاه)البته خدا رحمتش کنه حالا دست پسراست

این هم قبرستانی روستا ی سفید چاه که هم موقع رفت پارسایی خواب بود هم برگشت.

قبرستان ١٢٠٠ ساله که یه عالمه عکسهای قشنگ روی لوح ها کنده کاری شده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)