نفسم پارسا جوننفسم پارسا جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

هر روز از زندگی پارسا

روزای کلاس اول پارسا

چند تا عکس یادگاری از روزای کلاس اول...اونجاش که پارسا حروف اسمش تکمیل میشه و شیرینی میبره واسه دوستاش....عشق کوچولوی من از خدا میخوام همه ی روزای زندگیت شیرین باشه...ماماااااااان فدات شه الهی...
3 اسفند 1397

اذر و دی ماه 97....پسر کلاس اولی من

عشق کوچولوی من.....روزا به مدرسه رفتن شدید عادت کردی ...چند روز پیش میگفتی مامان من مدرسه رو از تو بیشتر دوست دارم...میگم چرا جواب میدی اخه خیلی خوبه....چقد من خوشحالم از این بابت....کلمه های قشنگی استفاده میکنی و تو دل برو شدی واسم عشقم....میگی مامان تو بوی عشق میدی 😂😂😂😂😂چقد بوسیدمت اون روز....پارسا جون مامان درسته این همه با سارا دعوا میکنی ولی باید هواش و داشته باشی مامان فدات شه بزرگ شدی این اویزه ی گوشت باشه...فدای اون دست چپت بشم این همه خوشگل مشقات و مینویسی و واسم تند تند میخونی.... ...
15 دی 1397

مهر 97....اولین ماه مدرسه

امروز بیست و یکم ابان ماه 97و گل پسر مامان یک ماه و بیس روزه مدرسه میره و مشق مینویسه...خیلی مزه میده...وقتی نمینویسی مشقات و دلت شور میزنه و سریع میری سر درس و مشق..نظم رفتن و اومدنت فقط من و کشته عشقم..هرروز مداد و پاک کن و مدادرنگی جدید...کجا میره نمیدونم...ولی در کل خیلی سریع خودت و وفق دادی و بیدار میشی و میپذیری که باید بری مدرسه و یه سری وظایفی داری...زنگهای ورزش و کلی حال میکنی ووقتی با پولت از بوفه مدرسه خرید میکنی با کلی ذوق برام تعریف میکنی..فدات بشه مادر...ایشالا عاقبت بخیر بشی ...
21 آبان 1397