دومین یلدای پارسا و پایان 18 ماهگی
سی ام هر ماه واسم یه حس و حالی دیگه داره وقتی آخر ماه میرسه و کارمن هم از همه روزهای ماه بیشتره و بانک یه هیاهوی خاصی داره از پرداخت حقوق دانشگاهی ها ، بدون اینکه یادم باشه سی ام شده اولین تاریخ رو که روی سندها مینویسم یادت میفتم قند عسلم و با خودم میگم واااااااای پارسا یه ماه بزرگتر شد و اون روز یه انرژی خاصی میگیرم. 18 ماهه شدنت مبارکه ملوسم. پارسال که شب یلدا پایان 6 ماهگیت بود خیلی خوب یادمه با روروئک حسابی خونه رو میگشتی و اما امسال شب یلدا پایان یک سال و نیمه شدنت با اون پاهای کوچولوت روزی هزار بار همه جای خونه رو میگردی. مامان فدات بشه عزیزم که هر روز که میگذره از روز قبل شیرین تر و آقاتر میشی.با 18 ماهه شدنت الان...